نام کالای مورد نظر خود را جستجو کنید
ماجرا از حدود ده سال قبل شروع شد، از روزی که سینا قادری از رفیقش...
ماجرا از حدود ده سال قبل شروع شد، از روزی که سینا قادری از رفیقش نعیم غفارزادگان خواست باهم برن کندوهای برادر نعیمو ببینن. دیدن زنبورها از نزدیک باعث شد یه شوقی توی دلشون ایجاد بشه که زنبورداری رو کنار کارای دیگه‌شون تجربه کنن. اون وقتا سینا فروشنده‌ی آهن‌آلات بود و نعیم صاحب یک سوپرمارکت. با ده تا کندو زنبورداری رو شروع کردند. سال اول وقتی نه تا از کندوها از دست رفت، می‌تونست این شور و شوق تموم بشه اما علاقه و پشتکارشون باعث شد این بار با خریدن سی تا کندو کارشونو ادامه بدن.
وقتی بیست تا از سی تا کندوی سال دوم هم از دست رفت حق داشتند که دیگه ناامید بشن اما بازهم تلاش کردند و با استفاده از تجربه این دوسال و مدیریت بهتر کارشونو ادامه دادن. این تلاش دونفره مدتی بعد بالاخره باعث شد به نتایج خوبی برسن و هر دوشون از شغل های قبلی‌شونو بذارن کنار و زنبورداری رو به عنوان کار اول‌شون خود انتخاب کنن.
نتیجه‌ی ده سال رفاقت و زنبورداری این دو نفر، بیشتر از صدتا کندو و انتخاب شدن به عنوان زنبوردارای نمونه‌ی شهرستان تایباده. نعیم در کنار زنبورداری نوازنده و آموزش دهنده دوتار هم هست و دوتار را جزء جدا نشدنی از زندگی اش می دونه.برای کندوها و گلهاش دوتار میزنه و معتقده که دوتار زدن روی اونا تاثیر مثبت داره.
اسم دوتار نعیم "گل افروز"ه که اسمش از یه افسانه قدیمی خراسانی اومده. سینا هم علاقه مند به دوتاره و قرار شده به زودی وقتی نعیم ساز جدیدشو خرید، گل افروز رو بگیره و باهاش دوتار یاد بگیره.
نعیم کشمون رو خیلی اتفاقی پیدا کرد و با پیگیری خودش همکاریشون با کشمون شروع شد. دلیل اصلی همکاری با کشمون رو علاقه مندی بهش میدونه. توی ذهنش بوده خودش یه زمانی چنین کاری رو بکنه و با دیدن کشمون خیلی هیجان زده شده.
