نام کالای مورد نظر خود را جستجو کنید
عبدالرضا پرهيزکار، زنبوردار آتشنشان متولد ۴ فروردين ۶۰ در شهر جَمه. اون...
عبدالرضا پرهيزکار، زنبوردار آتشنشان متولد ۴ فروردين ۶۰ در شهر جَمه. اون مثل بقيه بچههای منطقه جنوب، تا چشم باز کرد، خودشرو توی نخلستانهای گرم و بلند ديد و
تو همون نخلستان بزرگ شد و رشد کرد. تا جايي که تو فصل چين( برداشت خرما) ديگه نميخواست با پَروَنگ (کمربندی که باهاش از نخل بالا میرن) از نخلا بالا بره. نخلا هم داستان عجیبی دارن، نمیدونیم از همنیشینی با آدماست یا چی ولی اونا هم طرفای ۱۶سالگی بالغ میشن و شروع به ثمر دادن میکنن، واحد شمارش درخت نخل نفرِه و تنها درختیه که تو آب غرق میشه... تازه عاشقم میشه.
عبدالرضا تا اومد از گرمای نخلستان فرار کنه، سرنوشت مسیرشو گذاشت کنار یه آتیش دیگه و شد آتشنشان پالایشگاه عسلویه، همون موقعها بود که با کار زنبورداری و تولید عسل آشنا شد و چند تا کندو واسه خودش دست و پا کرد، کارو تجربی شروع کرد تا سال ۸۹ که با ۱۵ ملیون تومن وام زنبوداریش رو شروع کرد و رسما شد یه زنبوردار حرفهای. از کارش استعفا داد و سفت و سخت چسبید به این کار تا جایی که تعداد کندوهاش حدود ۳۰۰ کلونی شد.
این مسیرو با عشق و علاقه شروع کرد و حرفهای و اصولی ادامهش داد، بعد از شرکت توی دورهها و سمینارهای تخصصی زنبورداری و کلی تجربه و آزمون خطا، فرمول طلائی کارش شکل گرفت. تو این سالها چندین بار از طرف جهادکشاورزی به عنوان زنبوردار نمونه انتخاب شد و کارشو بهتر کرد، اما همیشه باورش اینه که آدم اعتبارشو از خدا میگیره.
تا همین امسال خودش از در خونه محصولاتش رو دست مشتری میداد، باورش این بود که اگه من یه مشتری رو راضی کنم میره و با خودش 10 تا دیگه هم میاره و همین شد که این همه سال، با آبرو توی منطقه فعالیت کرد و همیشه فقط و فقط رضایت مشتری واسهش اصل بوده تو کار، نه پرکردن جیب خودش یا محصول زیادتر ولی بیکیفیت.
به قول خودش آدم باید خدا پیغمبری کار کنه که وقتی مشتری یه چیکه عسل میخوره یه خدا بیامرزی گیر همه رفتگانمون بیاد نه صدتا لعنت و نفرین.